اثنی عشریه در نقد و رد صوفیه و فلاسفه و عرفان‌های کاذب

۷ مطلب در شهریور ۱۳۹۷ ثبت شده است

توهین مولوی رومی به عزاداران حسینی


بخش بسیت و سوم دفتر ششم مثنوی :


روز عاشورا همه اهل حلب

باب انطاکیه اندر تا به شب


گرد آید مرد و زن جمعی عظیم

ماتم آن خاندان دارد مقیم


ناله و نوحه کنند اندر بکا

شیعه عاشورا برای کربلا


بشمرند آن ظلمها و امتحان

کز یزید و شمر دید آن خاندان


نعره‌هاشان می‌رود در ویل و وشت

پر همی‌گردد همه صحرا و دشت


یک غریبی شاعری از ره رسید

روز عاشورا و آن افغان شنید


شهر را بگذاشت و آن سوی رای کرد

قصد جست و جوی آن هیهای کرد


پرس پرسان می‌شد اندر افتقاد

چیست این غم بر که این ماتم فتاد


این رئیس زفت باشد که بمرد

این چنین مجمع نباشد کار خرد


نام او و القاب او شرحم دهید

که غریبم من شما اهل دهید


چیست نام و پیشه و اوصاف او

تا بگویم مرثیه ز الطاف او


مرثیه سازم که مرد شاعرم

تا ازینجا برگ و لالنگی برم


آن یکی گفتش که هی دیوانه‌ای

تو نه‌ای شیعه عدو خانه‌ای


روز عاشورا نمی‌دانی که هست

ماتم جانی که از قرنی بهست


پیش مؤمن کی بود این غصه خوار

قدر عشق گوش عشق گوشوار


پیش مؤمن ماتم آن پاک‌روح

شهره‌تر باشد ز صد طوفان نوح



بخش بیست و چهارم دفتر ششم مثنوی :


گفت آری لیک کو دور یزید

کی بدست این غم چه دیر اینجا رسید


چشم کوران آن خسارت را بدید

گوش کران آن حکایت را شنید


خفته بودستید تا اکنون شما

که کنون جامه دریدیت از عزا


پس عزا بر خود کنید ای خفتگان

زانک بد مرگیست این خواب گران


روح سلطانی ز زندانی بجست

جامه چه درانیم و چون خاییم دست


چونک ایشان خسرو دین بوده‌اند

وقت شادی شد چو بشکستند بند


سوی شادروان دولت تاختند

کنده و زنجیر را انداختند


روز ملکست و گش و شاهنشهی

گر تو یک ذره ازیشان آگهی


ور نه‌ای آگه برو بر خود گری

زانک در انکار نقل و محشری


بر دل و دین خرابت نوحه کن

که نمی‌بیند جز این خاک کهن


ور همی‌بیند چرا نبود دلیر

پشتدار و جانسپار و چشم‌سیر


در رخت کو از می دین فرخی

گر بدیدی بحر کو کف سخی


آنک جو دید آب را نکند دریغ

خاصه آن کو دید آن دریا و میغ



مثنوی، تألیف مولوی، تصحیح ریچارد نیکسون، صفحه ۹۴۸-۹۴۹



مولوی در این شعر می‌گوید:


روز عاشورا که می‌شود مردم شیعه حلب زن و مرد جمعیتی عظیم درست می‌کنند و برای خاندان اهل بیت از صبح تا شب عزاداری و ناله نوحه می کنند و آن ظلم‌هایی که یزید و شمر در حق اهل بیت کردند را بیان می‌کنند؛ در حدی که عزاداریشان تمام دشت و صحرا را هم پر می‌کند.

شاعر غریبه‌ای به شهر رسید و روز عاشورا و آن عزاداری ها را دید. در شهر در مورد عاشورا تحقیق کرد و پرسید:

این غم چیست که چنین ماتمی راه انداختید ؛ یک فرد بزرگی مرد اما این عزاداری کار انسان های خردمند نیست ؛ مگه چکاره بود؟! (با تمسخر می‌گوید) نام و کراماتش را بگویید که من مردی شاعرم و مرثیه سازم.


مردم حلب که از این توهین و تمسخر عصبانی شدند گفتند:

ای دیوانه تو دشمن شیعه هستی، روز عاشورا نمی‌دانی که چه روزی است ماتم و غمی جانسوزی دارد که از صد سال بالاتر است. نزد مومن مگر می‌شود این ماتم کوچک و خوار باشد؟ قدر عشق را فقط عاشق می‌داند. نزد مومن غم و عزای آن روح پاک (امام حسین علیه السلام) از صد طوفان نوح عظیم‌تر و بزرگ تر است.


شاعر آگاه (که خود مولوی است) با طعن و تمسخر پاسخ می‌دهد:


آری ولی یزید کجاست؟ این غم کی به این جا رسید؟  شما کورها آن بلا را ندیدید و شما کرها فقط حکایتش را شنیدید!!! شما خوابید!!! اکنون حالا که عزاداری می‌کنید بر خود عزادارای کنید ای مردم احمق که این حماقت بد مرگی است!!! امروز روح بزرگی (امام حسین) از زندان دنیا گریخت و به خدا رسید و چون ایشان بزرگ و سرور دین بودند امروز وقت شادی است نه عزا!!!

شما اگر ذره ای آگاهی داشتید امروز را جشن می‌گرفتید.

بروید بر دین و دل خرابتان گریه کنید...


خلاصه داستان: مولوی عاشورا را روز جشن و شادی می‌داند چون در این روز امام حسین به خدا رسید و گریه را  به حال عزاداران واجب می‌داند!!!


این در حالی است که رسول الله و اهل بیت صلوات الله علیهم چیز دیگری فرموده‌اند:


امام رضا علیه السلام فرمود: هر گاه ماه محرم فرا می‌رسید، پدرم (موسی بن جعفر علیه السلام) دیگر خندان دیده نمی‌شد و غم و افسردگی بر او غلبه می‌یافت تا آن که ده روز از محرم می‌گذشت، روز دهم محرم که می‌شد، آن روز، روز مصیبت و اندوه و گریه پدرم بود. (امالی صدوق، صفحه ۱۱۱)


پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: فاطمه جان! روز قیامت هر چشمی گریان است، مگر چشمی که در مصیبت و عزای حسین گریسته باشد، که آن چشم در قیامت خندان است و به نعمت های بهشتی مژده داده می‌شود. (بحار الانوار، جلد ۴۴، صفحه ۲۹۳)


امام رضا علیه السلام فرمود: هر کس که عاشورا، روز مصیبت و اندوه و گریه‌اش باشد، خداوند روز قیامت را برای او روز شادی و سرور قرار می‌دهد. (بحار الانوار، جلد ۴۴، صفحه ۲۸۴)


امام صادق علیه السلام به جعفر بن عفان فرمود: هیچ کس نیست که درباره حسین علیه السلام شعری بسراید و بگرید و با آن بگریاند مگر آن که خداوند، بهشت را بر او واجب می کند و او را می‌آمرزد. (رجال شیخ طوسی، صفحه ۲۸۹)


حضرت حسین بن علی علیهما السلام فرمود: چشمان هر کس که در مصیبت‌های ما قطره‌ای اشک بریزد، خداوند او را در بهشت جای می‌دهد. (احقاق الحق، جلد ۵، صفحه ۵۲۳)


امام سجاد علیه السلام فرمود: من هرگز شهادت فرزندان فاطمه علیها السلام را به یاد نیاوردم، مگر آنکه به  خاطر آن، چشمانم اشکبار گشت. (بحار الانوار، جلد ۴۶، صفحه ۱۰۹)


حتی احمد بن حنبل از ائمه اهل سقیفه هم حدیثی با همین مضامین با سند صحیح نقل می‌کند: احمد بن اسرائیل گوید: در کتاب احمد بن محمد بن حنبل با دست خط خودش دیدم که اسود بن عامر (ابو عبد الرحمن) از ربیع بن منذر نقل کرد که پدرش گفته: حسین بن علی (علیهما السلام) همیشه می‌فرمود:  هر کس چشمانش برای ما پر اشک شود و یا یک قطره اشک برای ما بریزد خداوند او را در بهشت جای خواهد داد. (فضائل الصحابة، احمد بن حنبل، صفحه ۸۴۱-۸۴۲، حدیث ۱۱۱۵۴)


و بسیار احادیث دیگر از رسول الله و اهل بیت پاکش صلوات الله علیهم بر لزوم و ثواب گریه بر مصائب امام حسین علیه السلام که اگر همه را ذکر کنیم کتابی می‌شود.


آیا بزرگداشت و تبلیغ و ترویج مولوی خیانت به اهل بیت نیست که روز عاشورا را روز ماتم می‌دانستند و در این روز به گریه می‌افتادند؟

آیا نعوذ بالله به حال پیامبر و اهل بیت باید گریست؟


چه زیبا در زیارت عاشورا می خوانیم که :


وَ هذا یَوْمٌ فَرِحَتْ بِهِ آلُ زِیادٍ وَ آلُ مَرْوانَ بِقَتْلِهِمُ الْحُسَیْنَ صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیْهِ.


و این روز روزى است که شادمان شدند به این روز دودمان زیاد و دودمان مروان بخاطر کشتنشان حضرت حسین صلوات الله علیه را ...

  • ۳۱ شهریور ۹۷ ، ۰۲:۱۴
  • خادم المهدی

خودزنی خونین اهل سنت عمری صوفی قادری در کردستان


آن‌ها معتقدند اینکار موجب تهذیب نفس می‌شود!!!





  • ۲۸ شهریور ۹۷ ، ۰۰:۳۰
  • خادم المهدی

تحریف غدیر و معنای مولا توسط مولوی رومی !!!


اعتقاد مسلم و قاطع مذهب ناجیه اهل بیت علیهم السلام این است که رسول خدا صلی الله علیه و آله به دستور خداوند عز و جل امیر المومنین علیه السلام را در روز غدیر به عنوان مولا و سرپرست مومنین تعیین کردند چنانچه طبق کتب شیعه و اهل سنت عمری خداوند در آیه ابلاغ به حضرت پیامبر می‌فرماید اگر ولایت را ابلاغ نکند رسالتش ناقص خواهد بود؛ اما مولوی بلخی رومی به مانند سایر مخالفین اهل بیت علیهم السلام، نه تنها مولا را به معنی دوست می‌گیرد بلکه اصل واقعه ابلاغ توسط رسول خدا صلی الله علیه و آله را نه دستور خدا بلکه اجتهاد شخصی ایشان می‌داند و می‌گوید:


زین سبب پیغمبر ⬅️ با اجتهاد ➡️

نام خود و آن علی مولا نهاد

گفت هر کاو را منم مولا و ⬅️ دوست ➡️

این عم من علی مولای اوست


مثنوی، تألیف مولوی، به تصحیح نیکسون، صفحه ۱۱۰۵


  • ۲۵ شهریور ۹۷ ، ۰۱:۰۷
  • خادم المهدی

از نظر ابن عربی ناصبی همه ادیان حقند ولی شیعه نه!


ابن عربی در کتاب "فتوحات مکیه" می‌نویسد: «عارف حقیقی به اعتقادی غیر از اعتقاد دیگر معتقد نیست و کسی را به خاطر اعتقادی که درباره پروردگار دارد ترک نمی‌کند به خاطر اینکه به تمام اعتقادات با یک چشم می‌نگرد ... و آیه «قضى ربک ألا تعبدوا إلا إیاه» (إسراء، ۲۳) یعنی تمام اعتقادات یک سنخند و حقند !».


الفتوحات المکیة، تألیف ابن عربی، جلد ۲، صفحه ۱۱، چاپ دار الکتب العلمیة



ولی در جای دیگر در همین کتاب می‌نویسد: «رجبیون گروهی از رجال الله هستند که در هر زمان چهل نفر از آنان وجود دارند، عدد آنان نه کم می‌شود و نه زیاد. آنان قائم به عظمت الهی هستند. آنان رکن افرادند. آنان ارباب قول ثقیل در آیه شریفه «ﺇﻧّﺎ ﺳﻨﻠﻘﯽ ﻋﻠﯿﻚ ﻗﻮﻻً ﺛﻘﯿﻼً» می‌باشند. یکی از آنان را ملاقات کردم، آن کس را که من دیدم باطن شیعیان رافضی را کشف کرده بود، آنان را به صورت خوک می‌دید. هر گاه به یکی از آنان می‌گذشت او را به صورت خوک می‌دید و می‌گفت: تو شیعه رافضی هستی توبه کن !».


الفتوحات المکیة، تألیف ابن عربی، جلد ۲، صفحه ۱۱، چاپ دار احیاء التراث العربی



او در کتاب دیگرش با نام "محاضرة الأخبار و مسامرة الأبرار"، جلد ۱، صفحه ۴۱۸ می‌نویسد که عرفای رجبی شیعیان را به شکل سگ دیده‌اند !



حال سوال اینجاست که چطور از نظر این لعین خبیث همه ادیان و مذاهب را باید به یک چشم دید ولی وقتی به شیعه می‌رسد شیعیان باطنا خوک و سگ هستند و باید توبه کنند؟؟؟ جز اینکه ابن عربی یک صوفی سنی ناصبی بوده چیز دیگری را می‌توان تصور کرد؟؟؟


قضاوت با شما

  • ۲۴ شهریور ۹۷ ، ۰۱:۱۲
  • خادم المهدی


نظر امام رضا علیه السلام در مورد صوفیه


[١٤٢٠٤] ١٤ ـ المولى العلامة الأردبیلی فی حدیقة الشیعة قال : وبالسند الصحیح عن أحمد بن محمّد بن أبی نصر البزنطی ، ومحمد بن إسماعیل بن بزیع ، عن الرضا علیه السلام ، أنّه قال : «من ذکر عنده الصوفیة ولم ینکرهم بلسانه وقلبه ، فلیس منّا ، ومن أنکرهم ، فکأنّما جاهد الکفار بین یدی رسول الله صلّى الله علیه وآله».


به سند صحیح از بزنطی و اسماعیل بن بزیع روایت شده است که آن دو از امام رضا علیه السلام نقل کرده‌اند که آن حضرت فرمودند: هر کس نزد او از صوفیه سخن به میان آید و به زبان و دل انکار ایشان نکند، از ما نیست و هر کس صوفیه را انکار نماید، گویا اینکه در راه خدا و در حضور رسول خدا صلی الله علیه و آله با کفار جهاد کرده است.


مستدرک الوسائل، تألیف محدث نوری رحمه الله، جلد ۱۲، صفحه ۳۲۳، حدیث ۱۴۲۰۴، چاپ موسسه آل البیت علیهم السلام



حدیقة الشیعة، تألیف مقدس اردبیلی رحمه الله، جلد ٢، صفحه ۷۴۷، چاپ انتشارات انصاریان



الاثنا عشریة، تألیف شیخ حر عاملی رحمه الله، صفحه ۳۲، چاپ دار الکتب العلمیة



سفینة البحار، تألیف شیخ عباس قمی رحمه الله، جلد ۳، صفحه ۱۴۴-۱۴۵، حدیث ۱، چاپ مجمع البحوث الاسلامیة





  • ۲۳ شهریور ۹۷ ، ۱۵:۵۳
  • خادم المهدی


علاء الدوله سمنانی قطب نجس صوفیان ذهبیه امام زمان عجل الله فرجه را مرده می‌داند !!!


وی در کتاب چهل مجلس می‌نویسد:


جماعتی از اهل قبله که ایشان را روافض (شیعه) گویند ایمان ایشان آنگاه ایمان است که اعتقاد کنند که امام زمان (عجل الله فرجه) زنده است و مهدی اوست و بیرون خواهد آمد و خدای می‌داند که آنگاه که او غایب شده بود در طبقه ابدال درآمده و همچنان عمر یافت تا قطب ابدال شد و نوزده سال قطب بود و خدای می‌داند که او مرده است و او را در مدینه رسول (صلی الله علیه و آله) دفن کرده‌اند و شبهه‌ای در این نیست و چون مرا به تحقیق معلوم شد بترسیدم که از خلق پنهان کنم.


چهل مجلس، تألیف علاء الدوله سمنانی، صفحه ۱۷۶-۱۷۷



این ملعون را به ما صوفی میانه‌رو و شیعه معرفی کرده‌اند اما این کسی که امام زمان (عجل الله فرجه) را قبول ندارد و او را قطب صوفی و فوت شده می‌داند چگونه می تواند ولایت ائمه را داشته و شیعه آنها باشد؟


این در حالی است که طبق روایات شریفه صادر شده از ناحیه مقدسه معصومین، زمین لحظه‌ای بدون حجت نمی‌ماند؛ چنانچه شیخ صدوق رحمه الله روایت کرده است:


۴- حَدَّثَنَا أَبِی رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ الزَّیْتُونِیِّ وَ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ أَبِی قَتَادَةَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ هِلَالٍ عَنْ سَعِیدِ بْنِ سُلَیْمَانَ عَنْ سُلَیْمَانَ بْنِ جَعْفَرٍ الْحِمْیَرِیِّ قَالَ‌ سَأَلْتُ الرِّضَا(ع) فَقُلْتُ تَخْلُو الْأَرْضُ مِنْ حُجَّةٍ فَقَالَ(ع)لَوْ خَلَتِ الْأَرْضُ طَرْفَةَ عَیْنٍ مِنْ حُجَّةٍ لَسَاخَتْ بِأَهْلِهَا.


سلیمان بن جعفر حمیری از امام رضا علیه السلام پرسید: آیا زمین از حجت خالی می‌ماند؟ امام رضا علیه السلام فرمودند: چنانچه زمین لحظه‌ای خالی از حجت خداوند باشد، اهل خود را در خود فرو می‌برد.


عیون اخبار الرضا علیه السلام، تألیف شیخ صدوق، جلد ۱، صفحه ۲۴۶-۲۴۷، باب ۲۸، حدیث ۴


 


  • ۲۳ شهریور ۹۷ ، ۰۵:۰۹
  • خادم المهدی


سنی‌های بلاد اندلس (سرزمین ابن عربی و ...) ناصبی هستند و در عاشورا هلهله و رقص می‌کنند !!!


مرحوم محمد جعفر بهبهانی آل آقا می‌نویسد:


صاحب کامل بهایی که از اجله علماء ما بود و پیش از هفتصد هجری اندکی عصر او بوده در کتابش که نام او کامل بهایی است و همچنین شیخ اجل ابو الفتح کراجکی که از علماء ما بوده و در چهارصد هجری عصر او بوده در کتاب تعجب که از تألیفات او است ذکر کرده‌اند سنی بلاد اندلس چنان سنی ناصبی هستند که در شب و روز عاشورا و تاسوعا سر گاو مرده را بالای چوب بلندی می‌کنند و می‌گردانند درب خانه‌ها و کوچه و بازارها و اجامره مردم و اطفال جمعیت بسیار در دور از سر هلهله کنان و رقص کنان و نای و سرنای و طبل زنان می‌گردانند به تشبیه سر جناب سید الشهداء علیه السلام و درب خانه‌ها که می‌رسند این را می گویند: یا سنی المرؤسه اطعمنا المطنفسة. یعنی ای خانم رئیس خانه طعام ده ما را از اغذیه فاخره و خوب که درست کرده و در جمیع خانه‌ها انواع و اقسام غذاهای فاخرہ حاضر و مهیا می‌کنند و به آن‌ها می‌دهند و در بعضی لفظ مرؤسه را صفت خانم ندانند و گویند مرؤسه عبارت از همان سر گاو است.


رد صوفیه، تألیف محمد جعفر بهبهانی آل آقا، صفحه ۹۹-۱۰۰، چاپ انتشارات اعتقاد ما


  • ۲۳ شهریور ۹۷ ، ۰۳:۵۴
  • خادم المهدی