جعل حدیث و دفاع عطار نیشابوری و مولوی رومی از ابن ملجم لعنه الله قاتل امیر المومنین علیه السلام
عطار میگوید: ابن ملجم (لعنت الله علیه) از سر قضا و قدر امیر المومنین علی (علیه السلام) را کشت و از خودش اخیاری نداشت! امام علی بدون ابن ملجم وارد بهشت نمیشد! امام علی شیر حق است به او نمیتوان ظلم کرد!
جبرگرایی یکی از بدترین انحرافات صوفیه است و آنان مروج این بدعت بنی امیه هستند که انسان هیچ اختیاری از خود ندارد و تنها آلت و انجامدهنده تقدیر است و از این انحراف نیز بارها برای تطهیر دشمنان اهل بیت علیهم السلام استفاده کردهاند همان طور که برای برای تطهیر حاکمان ظالم و فاسد و غاصب استفاده میکنند و از آنان پاداش میگیرند. عطار نیشابوری در شعری در منطق الطیر در بیت اول میگوید ابن ملجم از سر قضا و قدر که از پیش تعیین شده بوده امیر المومنین علیه السلام را ضربت زده و به شهادت رسانده:
چونک آن بدبخت آخر از قضا
ناگهان آن زخم زد بر مرتضی
میبینیم که عطار عمل ابن ملجم را از سر جبر و قضای الهی و نه اختیار ابن ملجم میداند. عطار در ادامه در مسیر قباحتزدایی از عمل ابن ملجم میگوید:
مرتضی را شربتی کردند راست
مرتضا گفتا که خونریزم کجاست
شربت او را ده نخست آنگه مرا
زانک او خواهد بُدَن هم ره مرا
شربتش بردند او گفت اینت قهر
حیدر اینجا خواهدم کشتن به زهر
مرتضا گفتا به حق کردگار
گر بخوردی شربتم این نابکار
من همی ننهادمی بی او به هم
پیش حق در جنت الماوی قدم
مرتضا را چون بکشت آن مرد زشت
مرتضی بی او نمیشد در بهشت
عطار مدعی است که اگر ابن ملجم آن شربت را از علی علیه السلام گرفته و خورده بود، آن حضرت بدون ابن ملجم وارد بهشت نمیشد! و این البته بر خلاف همه مسلمات اسلامی و قرانی و شیعی در باره جنایتکاران تاریخ است. حتی در منابع اهل سنت عمری به روایت طبرانی و ابی یعلی که حتی ابن حجر مکی با آن همه دشمنی با تشیع، این روایت رو صحیح میداند از رسول خدا صلی الله علیه و آله آمده است که آن حضرت خطاب به امیر المومنین علیه السلام فرمود: شقیترین در میان امتهای پیشین پیکننده شتر صالح بود و شقیترین فرد در امت آخر الزمان قاتل توست. (المعجم الکبیر، تالیف طبرانی، جلد ۸، صفحه ۴۵، چاپ مکتبة ابن تیمیة و مسند ابی یعلی، جلد ۱، صفحه ۳۷۷-۳۷۸، چاپ دار الثقافة العربیة و الصواعق المحرقة، تالیف ابن حجر مکی، جلد ۲، صفحه ۳۶۲، چاپ موسسه الرسالة)
ابن عباس میگوید: ابن ملجم از نسل قدار پیکننده شتر صالح بود و ماجرای این دو یکی است. زیرا قدار در پی عشق زنی به نام رباب، شتر صالح را پیکرد و ابن ملجم هم به خاطر عشق به قطام امیر المومنین علیه السلام را کشت. (بحار الانوار، تالیف علامه مجلسی، جلد ۴۲، صفحه ۲۳۷-۲۳۸، چاپ دار احیاء التراث العربی)
اما نکته قابل توجهتر و تکاندهنده در اشعار فوق الذکر عطار این است که او میخواهد با این افسانهسرایی اولین ظالم در حق محمد و آل محمد صلوات الله علیهم اجمعین یعنی ابو بکر را تبرئه و تطهیر کند و مظلومیت امیر المومنین را انکار کند. ببینید:
بر عدو چون شفقتش چندین بود
با چو صدیقیش هرگز کین بود؟
آنکه را چندین غم دشمن خورد
با عتیقش دشمنی چون ظن برد
چند گویی مرتضی مظلوم بود
و ز خلافت راندن محروم بود
چون علی شیر حق است و تاج سر
ظلم نتوان کرد بر شیر ای پسر
منطق الطیر، تالیف عطار نیشابوری، صفحه ۳۳-۳۴، چاپ انتشارات کتابفروشی تهران
مولوی رومی نیز در مورد ابن ملجم داستان جعلی دیگری را از زبان حضرت علی علیه السلام نقل میکند و آن ملعون را آلت حق معرفی کرده که امیر المومنین علیه السلام به خود اجازه هر گونه اعتراض و طعن به این آلت حق و الهی نمیدهد چون اعتراض و طعن به عمل ابن ملجم، اعتراض و طعن به حق تعالی است و به این دلیل ابن ملجم بیگناه است (العیاذ بالله از این مزخرفات و جعلیات):
هیچ بغضی نیست در جانم ز تو
زانک این را من نمیدانم ز تو
آلت حقی تو فاعل دست حق
چون زنم بر آلت حق طعن و دق
ﻣﺜﻨﻮﯼ، تالیف مولوی، به تصحیح نیکسون، ﺩﻓﺘﺮ ﺍﻭﻝ، صفحه ۱۷۰، چاپ انتشارات هرمس
نکته جالب اینکه این روایات جعلی که عطار و مولوی برای تطهیر ابن ملجم ملعون آوردهاند در هیچ کتابی یافت نمیشود حتی کتب خوارج و نواصب!!!
این در حالی است که در روایات فراوان داریم که آن حضرت در آن دنیا نیز از ابن ملجم دادخواهی و شکایت میکند؛ به عنوان مثال نقل شده است که آخرین سخنی که امیر المومنین علیه السلام به امام حسن علیه السلام فرمود این بود: «ای فرزندم اگر از دنیا رفتم، ابن ملجم لعنه الله را به من ملحق کنید تا در نزد پروردگار جهانیان با او مخاصمه (دادخواهی) کنم.» (بحار الانوار، تالیف علامه مجلسی، جلد ۴۲، صفحه ۲۵۴، چاپ دار احیاء التراث العربی)