خودزنی خونین اهل سنت عمری صوفی قادری در کردستان
آنها معتقدند اینکار موجب تهذیب نفس میشود!!!
- ۲۸ شهریور ۹۷ ، ۰۰:۳۰
خودزنی خونین اهل سنت عمری صوفی قادری در کردستان
آنها معتقدند اینکار موجب تهذیب نفس میشود!!!
تحریف غدیر و معنای مولا توسط مولوی رومی !!!
اعتقاد مسلم و قاطع مذهب ناجیه اهل بیت علیهم السلام این است که رسول خدا صلی الله علیه و آله به دستور خداوند عز و جل امیر المومنین علیه السلام را در روز غدیر به عنوان مولا و سرپرست مومنین تعیین کردند چنانچه طبق کتب شیعه و اهل سنت عمری خداوند در آیه ابلاغ به حضرت پیامبر میفرماید اگر ولایت را ابلاغ نکند رسالتش ناقص خواهد بود؛ اما مولوی بلخی رومی به مانند سایر مخالفین اهل بیت علیهم السلام، نه تنها مولا را به معنی دوست میگیرد بلکه اصل واقعه ابلاغ توسط رسول خدا صلی الله علیه و آله را نه دستور خدا بلکه اجتهاد شخصی ایشان میداند و میگوید:
زین سبب پیغمبر ⬅️ با اجتهاد ➡️
نام خود و آن علی مولا نهاد
گفت هر کاو را منم مولا و ⬅️ دوست ➡️
این عم من علی مولای اوست
مثنوی، تألیف مولوی، به تصحیح نیکسون، صفحه ۱۱۰۵
از نظر ابن عربی ناصبی همه ادیان حقند ولی شیعه نه!
ابن عربی در کتاب "فتوحات مکیه" مینویسد: «عارف حقیقی به اعتقادی غیر از اعتقاد دیگر معتقد نیست و کسی را به خاطر اعتقادی که درباره پروردگار دارد ترک نمیکند به خاطر اینکه به تمام اعتقادات با یک چشم مینگرد ... و آیه «قضى ربک ألا تعبدوا إلا إیاه» (إسراء، ۲۳) یعنی تمام اعتقادات یک سنخند و حقند !».
الفتوحات المکیة، تألیف ابن عربی، جلد ۲، صفحه ۱۱، چاپ دار الکتب العلمیة
ولی در جای دیگر در همین کتاب مینویسد: «رجبیون گروهی از رجال الله هستند که در هر زمان چهل نفر از آنان وجود دارند، عدد آنان نه کم میشود و نه زیاد. آنان قائم به عظمت الهی هستند. آنان رکن افرادند. آنان ارباب قول ثقیل در آیه شریفه «ﺇﻧّﺎ ﺳﻨﻠﻘﯽ ﻋﻠﯿﻚ ﻗﻮﻻً ﺛﻘﯿﻼً» میباشند. یکی از آنان را ملاقات کردم، آن کس را که من دیدم باطن شیعیان رافضی را کشف کرده بود، آنان را به صورت خوک میدید. هر گاه به یکی از آنان میگذشت او را به صورت خوک میدید و میگفت: تو شیعه رافضی هستی توبه کن !».
الفتوحات المکیة، تألیف ابن عربی، جلد ۲، صفحه ۱۱، چاپ دار احیاء التراث العربی
او در کتاب دیگرش با نام "محاضرة الأخبار و مسامرة الأبرار"، جلد ۱، صفحه ۴۱۸ مینویسد که عرفای رجبی شیعیان را به شکل سگ دیدهاند !
حال سوال اینجاست که چطور از نظر این لعین خبیث همه ادیان و مذاهب را باید به یک چشم دید ولی وقتی به شیعه میرسد شیعیان باطنا خوک و سگ هستند و باید توبه کنند؟؟؟ جز اینکه ابن عربی یک صوفی سنی ناصبی بوده چیز دیگری را میتوان تصور کرد؟؟؟
قضاوت با شما
نظر امام رضا علیه السلام در مورد صوفیه
[١٤٢٠٤] ١٤ ـ المولى العلامة الأردبیلی فی حدیقة الشیعة قال : وبالسند الصحیح عن أحمد بن محمّد بن أبی نصر البزنطی ، ومحمد بن إسماعیل بن بزیع ، عن الرضا علیه السلام ، أنّه قال : «من ذکر عنده الصوفیة ولم ینکرهم بلسانه وقلبه ، فلیس منّا ، ومن أنکرهم ، فکأنّما جاهد الکفار بین یدی رسول الله صلّى الله علیه وآله».
به سند صحیح از بزنطی و اسماعیل بن بزیع روایت شده است که آن دو از امام رضا علیه السلام نقل کردهاند که آن حضرت فرمودند: هر کس نزد او از صوفیه سخن به میان آید و به زبان و دل انکار ایشان نکند، از ما نیست و هر کس صوفیه را انکار نماید، گویا اینکه در راه خدا و در حضور رسول خدا صلی الله علیه و آله با کفار جهاد کرده است.
مستدرک الوسائل، تألیف محدث نوری رحمه الله، جلد ۱۲، صفحه ۳۲۳، حدیث ۱۴۲۰۴، چاپ موسسه آل البیت علیهم السلام
حدیقة الشیعة، تألیف مقدس اردبیلی رحمه الله، جلد ٢، صفحه ۷۴۷، چاپ انتشارات انصاریان
الاثنا عشریة، تألیف شیخ حر عاملی رحمه الله، صفحه ۳۲، چاپ دار الکتب العلمیة
سفینة البحار، تألیف شیخ عباس قمی رحمه الله، جلد ۳، صفحه ۱۴۴-۱۴۵، حدیث ۱، چاپ مجمع البحوث الاسلامیة
علاء الدوله سمنانی قطب نجس صوفیان ذهبیه امام زمان عجل الله فرجه را مرده میداند !!!
وی در کتاب چهل مجلس مینویسد:
جماعتی از اهل قبله که ایشان را روافض (شیعه) گویند ایمان ایشان آنگاه ایمان است که اعتقاد کنند که امام زمان (عجل الله فرجه) زنده است و مهدی اوست و بیرون خواهد آمد و خدای میداند که آنگاه که او غایب شده بود در طبقه ابدال درآمده و همچنان عمر یافت تا قطب ابدال شد و نوزده سال قطب بود و خدای میداند که او مرده است و او را در مدینه رسول (صلی الله علیه و آله) دفن کردهاند و شبههای در این نیست و چون مرا به تحقیق معلوم شد بترسیدم که از خلق پنهان کنم.
چهل مجلس، تألیف علاء الدوله سمنانی، صفحه ۱۷۶-۱۷۷
این ملعون را به ما صوفی میانهرو و شیعه معرفی کردهاند اما این کسی که امام زمان (عجل الله فرجه) را قبول ندارد و او را قطب صوفی و فوت شده میداند چگونه می تواند ولایت ائمه را داشته و شیعه آنها باشد؟
این در حالی است که طبق روایات شریفه صادر شده از ناحیه مقدسه معصومین، زمین لحظهای بدون حجت نمیماند؛ چنانچه شیخ صدوق رحمه الله روایت کرده است:
۴- حَدَّثَنَا أَبِی رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ الزَّیْتُونِیِّ وَ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ أَبِی قَتَادَةَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ هِلَالٍ عَنْ سَعِیدِ بْنِ سُلَیْمَانَ عَنْ سُلَیْمَانَ بْنِ جَعْفَرٍ الْحِمْیَرِیِّ قَالَ سَأَلْتُ الرِّضَا(ع) فَقُلْتُ تَخْلُو الْأَرْضُ مِنْ حُجَّةٍ فَقَالَ(ع)لَوْ خَلَتِ الْأَرْضُ طَرْفَةَ عَیْنٍ مِنْ حُجَّةٍ لَسَاخَتْ بِأَهْلِهَا.
سلیمان بن جعفر حمیری از امام رضا علیه السلام پرسید: آیا زمین از حجت خالی میماند؟ امام رضا علیه السلام فرمودند: چنانچه زمین لحظهای خالی از حجت خداوند باشد، اهل خود را در خود فرو میبرد.
عیون اخبار الرضا علیه السلام، تألیف شیخ صدوق، جلد ۱، صفحه ۲۴۶-۲۴۷، باب ۲۸، حدیث ۴
سنیهای بلاد اندلس (سرزمین ابن عربی و ...) ناصبی هستند و در عاشورا هلهله و رقص میکنند !!!
مرحوم محمد جعفر بهبهانی آل آقا مینویسد:
صاحب کامل بهایی که از اجله علماء ما بود و پیش از هفتصد هجری اندکی عصر او بوده در کتابش که نام او کامل بهایی است و همچنین شیخ اجل ابو الفتح کراجکی که از علماء ما بوده و در چهارصد هجری عصر او بوده در کتاب تعجب که از تألیفات او است ذکر کردهاند سنی بلاد اندلس چنان سنی ناصبی هستند که در شب و روز عاشورا و تاسوعا سر گاو مرده را بالای چوب بلندی میکنند و میگردانند درب خانهها و کوچه و بازارها و اجامره مردم و اطفال جمعیت بسیار در دور از سر هلهله کنان و رقص کنان و نای و سرنای و طبل زنان میگردانند به تشبیه سر جناب سید الشهداء علیه السلام و درب خانهها که میرسند این را می گویند: یا سنی المرؤسه اطعمنا المطنفسة. یعنی ای خانم رئیس خانه طعام ده ما را از اغذیه فاخره و خوب که درست کرده و در جمیع خانهها انواع و اقسام غذاهای فاخرہ حاضر و مهیا میکنند و به آنها میدهند و در بعضی لفظ مرؤسه را صفت خانم ندانند و گویند مرؤسه عبارت از همان سر گاو است.
رد صوفیه، تألیف محمد جعفر بهبهانی آل آقا، صفحه ۹۹-۱۰۰، چاپ انتشارات اعتقاد ما
وقایع و اتفاقاتی که پس از شهادت امام حسین علیه السلام رخ داد
قسمت بیست و یکم
چون امام حسین علیه السلام به شهادت رسید ، جمعی بسیار از مردم نوحه اجنه را بر آن حضرت شنیدند :
الا یا عینُ فَاحْتَفلی بِجُهد
وَ مَنْ یبکی عَلَی الشُّهَداءِ بَعدی
ای دیده هر چه در توان داری گریه کن ، چه بعد از من چه بر شهدا می گرید
عَلی رهطٍ تَقُودُ همُ المَنایا
اِلی مُتَحَیِّرٍ فی مُلکِ عَبْدِ
بر آن گرده که مرگ آنان را به جای نامعلوم در حکومت عبدی می برد
أیُّهَا القاتِلُونَ جَهْلاً حُسَیْناً
اَبْشِروا بِالْعَذابِ وَ الَّنْکِیلِ
ای کسانی که حسین را از سر نادانی کشتید ، شما را به عذاب بشارت باد
کُلُّ اَهْلِ السَّماءِ یَدْعُو عَلَیْکُمْ
وَ نَبِیُّ مُرْسَلٌ وَ قَبیلٌ
همه آسمانیان و پیامبران و طوایف شما را نفرین کنند
قَدْ لُعِنْتُم عَلی لِسان ابنِ داود
وَ مُوسی و صاحِبِ الْاِنْجیل
حقا که از زبان فرزند داوود (سلیمان) و موسی و عیسی بر شما لعنت فرستاده شد
خیر نساء الجنّ یبکین شجیات
و یلطمن خدوداً کالدنانیر نقیّات
و یلبسن ثیات السّود القصیّات
بهترین زنان جن سیاهپوش از غم می گریند و بر صورت های زیبایشان سیلی می زنند...
***
واللّه ما جئتُکُمُ حَتّی بَصَرتُ بِه
بِالطَّفِ منعفر الخَدَّینِ مُنحَوراً
سوگند به خدا نزد شما نیامدم تا آن که حسین را در کربلا دیدم که جبین بر خاک می ساید
وَحوله فَتْیَةُ تدمی نُحُوُرَهَم
مِثْلُ المَصابیحِ یَغشَون الدّجی نُوراً
در پیرامون جوانانی که خون از گلوهایشان می جهید چونان چراغ هایی که تاریکی ها را روشن می نمود
کانَ الحَسیْن سِراجاً یُسْتَضاء بِه
اللّهُ یَعْلَمُ اِنّی لمْ اَقُلْ زُوراً
حسین چراغ تابانی است که از نورش بهره گیرند ، خدا می داند سخن باطلی نگفتم
ماتَ الحُسینُ غَریب الدار منفرداً
ظامیِ الحَشاشة صادی القَلْب مَقْهوراً
حسین دور از خانه و تنها شهید شد ، او را دل و وجود از تشنگی می سوخت
مَسَحَ النَّبِیُّ جَبِینِه
فَلَهُ بَریقُ فِی الْخُدُودِ
پیامبر (صلی الله علیه و آله) بر چهره تابناکش دست کشیده بود و لذا گونه ای تابناک داشت
اَبَواهُ مِنْ عَلیا قُرَیش
جَدُّهُ خیْرُ الجُدُود
پدر و مادرش از طبقه والای قریش و نیایش بهترین نیاکان است
قَتَلُوکَ یَابْنَ الرَّسُول
فَاَسْکَنُوا نارَ الْخُلُود
تو را ای فرزند رسول کشتند و جاودانه در آتش جای گزدیدند
عَقَرتْ ثَمُود ناقَة فَاسْتَوْ صَلوا
وَ جَرَتْ سَوانِحُهُم بِغَیْرِ الْاَسْعَدِ
قوم ثمود با پی کردن ناقه ریشه کن شد ، و اقبال آنان به ادبار گرایید
فَبَنُو رَسُول اللّهِ اَعْظَمُ حُرْمَةٌ
و اَجَلُّ مِن امّ الفَصیلِ المُقْعد
حرمت آل رسول برتر و بالاتر از ناقه صالح است
عَجَباً لَهُمْ لَمَّا اَتَوا لَمْ یَمْسُخُوا
وَ اللٌهُ یُملی لِلطّغاةِ الجُهَّدِ
شگفتا که با کشتن فرزند پیامبر مسخ نشدند و خدا به طاغیان مهلت می دهد...
منابع : المعجم الکبیر : ۱۴۷ ؛ ذخائرالعقبی : ۱۵۰ ؛ تاریخ الاسلام : ۲/۳۴۹ ؛ اسماء الرجال : ۲/۱۴۱ ؛ سیر اعلام النبلاء : ۳/۲۱۴ ؛ آکام المرجان : ۱۴۷ ؛ نظم درر السمطین : ۲۱۷ و ۲۲۳ و ۲۲۴ ؛ الإصابة : ۱/۳۳۴ ؛ مجمع الزوائد : ۹/۱۹۹ ؛ البدایة و النهایة : ۲۳۱۶ ؛ تاریخ الخلفاء : ۸۰ ؛ الصواعق المحرقة : ۱۹۴ ؛ وسیلة المآل : ۱۹۷ ؛ مفتاح النجا : ۱۴۴ ؛ ینابیع المودة : ۳۲۰ ، ۳۳۳ ، ۳۵۱ ، ۳۵۲ ؛ الشرف الموبد : ۶۸ ؛ کفایة الطالب : ۲۹۴ و ۲۹۵ ؛ المقتل : ۲/۹۵ ؛ التذکرة : ۲۷۹ و ۲۸۰ ؛ تاریخ ابن عساکر : ۴/۳۴۱ ؛ الخصائص الکبری : ۱۲۷و ۱۲۶ / ۲ ؛ محاضرات الابرار : ۲/۱۶۰ ؛ تاریخ الامم و الملوک : ۴/۳۵۷ ؛ الکامل فی التاریخ : ۳/۳۰۱ ؛ تهذیب التهذیب : ۲/۳۵۳ ؛ البدء و التاریخ : ۶/۱۰ ؛ اخبارالدول : ۱۰۹ ؛ نور القبس المختصر من المقتبس : ۲۶۳ ؛ تاج العروس : ۳/۱۹۶ ؛ إحقاق الحقّ : ۵۸۹ـ۵۷۰ / ۱۱
وقایع و اتفاقاتی که پس از شهادت امامدحسین علیه السلام رخ داد
قسمت بیستم
بعد از شهادت امام حسین علیه السلام سر مبارکش نزد ابن زیاد لعنت الله علیه آورده شد ، پرسید : قاتل او کیست؟ مردی برخواست و گفت : من ، و در این هنگام چهره اش سیاه شد....
منابع :
ذخائرالعقبی : ۱۴۹
إحقاق الحقّ : ۱۱/۵۴۰
لعنت بر ابن زیاد
وقایع و اتفاقاتی که پس از شهادت امام حسبن علیه السلام رخ داد
قسمت نوزدهم
حرمله به زشت ترین و سیاه ترین چهره درآمد ، شبی بر وی نگذشت مگر آن که وی را در میان آتش شعله ور فرو می افکندند...
منابع :
التذکره : ۲۹۱
ینابیع المودّة : ۳۳۰
اسعاف الرٌاغبین : ۱۹۲
نورالأبصار : ۱۲۳
إحقاق الحقّ : ۵۳۱ـ۵۳۲ / ۱۱
لعن الله حرمله
وقایع و اتفاقاتی که پس از شهادت امام حسین علیه السلام رخ داد
قسمت هجدهم
در دل شب از جایگاه سر مبارک امام حسین علیه السلام نور به آسمان ساطع شد و بدین جهت راهبی اسلام آورد
منابع : التذکرة : ۲۷۳ ، مقتل الحسین : ۲/۱۰۲ ، الصواعق المحرقه : ۱۱۹ ، رشفة الصادی : ۱۶۴ ، ینابیع المودّة : ۳۲۵ ، احقاق الحقّ : ۴۹۹ـ۵۰۲ / ۱۱