دیدگاه ملا محسن فیض کاشانی رضوان الله علیه در مورد ابن عربی
ملا محسن فیض یکی دیگر از سرزنش کنندگان ابن عربی است. وی که یکی از برجستهترین دانشمندان شیعی است و در بسیاری از علوم متخصص و صاحب نظر و تألیفات است، سالها جزو مدافعان و شارحان آثار ابن عربی بود؛ اما در اواخر عمر خویش از عقاید صوفیه برگشت و نادم شد و در رد آنان کتاب نوشت. اینک به یکی از نوشتههای وی که در رد و طعن ابن عربی است توجه فرمایید:
شیخ اکبر اهل سنت، محی الدین ابن عربی است؛ او از پیشوایان صوفیه و از بزرگان اهل معرفتشان میباشد، در فتوحات میگوید: من از خدا نخواستم که امام زمانم را به من بشناساند، و اگر از خدا میخواستم به من میشناساند. ای صاحبان بصیرت عبرت بگیرید و بنگرید که چگونه خود را بینیاز از شناختن امام علیه السلام دید حال آنکه حدیث مشهور بین همه علما که میگوید: «هر کس که بمیرد و امام زمانش را نشناسد به مرگ جاهلیت مرده است» را شنیده بود، پس چگونه خدا او را مخذول و گمراه کرد و به خودش واگذاشت تا شیطان او را در زمین علوم سرگردان رهایش کرد. پس با وجود علم فراوان و دقت نظری که داشت و برخورداریش از سیر در زمینه حقایق و فهم نسبت به اسرار و دقایق، در هیچ یک از علوم اسلامی راه دقیق را نپیمود و به حتم و یقین به حدود آن دست نیافت. و در سخنانش مخالفتهای رسوایی با شرع و تناقضات عقلی واضحی وجود دارد آن چنان مخالفتها و تناقضهایی که کودکان به آن میخندند و زنان آنها را به مسخره میگیرند. این حقیقت بر آنان که در تألیفات او خصوصا فتوحات و بالاخص ابواب اسرار عبادات تتبع کنند پنهان نمیماند. سپس با ادعاهای گستردهاش در شناخت خدا و مشاهده معبود و همراهی با خدا با چشم شهود و اینکه به دور عرش گشته، و فنای در توحید و ... او را در شرایطی میبینی که دارای سخنان سخیف و احمقانه و بلند پروازیهای متکبرانه و هذیان و خرافات در هم و بر هم و ضد و نقیضهای تحیر آوری که جگر را پاره پاره میکند قرار دارد. گاه سخنانی به ثبات و مستقیم میگوید و گاهی مطالبش از آشیانه عنکبوت سستتر است. در کتابها و تصنیفاتش گفتارهای بیادبانه نسبت به خداوند منزه وجود دارد که هیچ مسلمانی در هیچ موقعیتی راضی نمیشود به آن سخن گوید. او در ضمن کلماتی مزخرف و دیوانهوار که قلبها را پریشان و عقلها را وحشت زده و ذهن ها را متحیر میکند، گویا در نفسش از صور مجرده امور قبیحی را میبیند و گمان میکند حقیقت دارد و تلقی به قبول کرده و تصور میکند که آنها حقیقت وصول به حق است. شاید عقلش به واسطه شدت ریاضت و گرسنگی مختل شده، و آنچه به خاطرش میآمده بدون تأمل به قلمش جاری میشده است.
ابن عربی از نگاهی دیگر، تألیف سید محسن طیب نیا، صفحه ۴۲۱-۴۲۲؛ به نقل از رساله بشارة الشیعة، تألیف فیض کاشانی، صفحه ۱۵۰-۱۵۲
- ۲۳ مهر ۹۷ ، ۰۱:۲۹