ردی بر تجرد نفس ( قسمت اول)
ردی بر تجرد نفس ( قسمت اول)
فلاسفه به اصطلاح اسلامی برای اثبات تجرد نفس ادلهی ! متعددی ارائه کردند که در چندین بخش به نقد آن میپردازیم.
مصباح یزدی مینویسد:
ما گاهی چیزی را درک میکنیمم و پس از گذشتن سالیان درازی آن را به خاطر میآوریم. حال اگر فرض شود گه ادراکِ گذشته، اثر مادی خاصی در یکی از اندامهای بدن بوده است، باید پس از گذشت دهها سال، محو و دگرگون شده باشد، مخصوصاً با توجه به اینکه همهی سلولهای بدن در طول چند سال تغییر مییابند و حتی اگر سلولهایی زنده مانده باشند در اثر سوخت و ساز و جذب مواد غذایی جدید عوض شدهاند، پس چگونه میتوانیم همان صورت را عیناً به یاد آوریم یا صورت جدید را با آن مقایسه کنیم و مشابهت آنها را دریابیم؟
باید از جناب مصباح پرسید منظورشان از اندام خاصی که مسئول حافظه است چیست؟ آیا منظورشان دست و پاست و یا مغز است؟ اگر منظورشان مغز است که سلولهای مغزی غالبا در طول عمر نمیمیرند، زنده میمانند، مگر اینکه شخصی مبتلا به Dementia زوال عقل شود. ضمنا، آن چیزی که سبب تشکیل و تثبیت حافظه و یادگیری میشود نه سلولهای خاصی به تنهایی به نام نورون میباشد، بلکه ارتباطات بین نورونها و یا سیناپسها نقش کلیدی در این روند دارد به طوری که طبق قانون هب، سلولهایی که با هم شلیک میکنند با هم سیم کشی میشوند.
جای بسی تاسف است که طلاب بیچاره و مستضعف فکری امروزه این مطالب مهمل، غیرعلمی و عوامانه را میخوانند و به عنوان وحی منزل و کاملا متقن به آن مینگرند ومخالفت و انتقاد با فلاسفه اسلامی را مخالفت با عقل و برهان تلقی میکنند.
۱- آموزش فلسفه، تألیف مصباح یزدی، جلد ۲، صفحه ۲۶۴
۲- Developmental Biology, Volume 3, Sinauer Associates, Incorporated Publishers, 2014
Neuroscience: Exploring the Brain, 3rd Edition, by Mark F. Bear
Fundamentals of Cognitive Neuroscience, Bernard J. Baars